loading...
پیروی از ولایت
اسماعیل بیدکی بازدید : 69 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 


 

 

پیامبر (صلی الله علیه و آ له) فرمود: «لکل شی‌ء عروس و عروس القرآن سوره الرحمن؛ برای هر چیزی عروسی است و عروس قرآن سوره الرحمن است.»

 


 

الرحمن

قابل توجه است واژه عروس گر چه در زبان فارسی به زن تازه شوهر کرده می‌گویند، ولی در فرهنگ عرب به مرد و زن هر دو مادام که در مراسم عروسی هستند اطلاق می‌گردد و از آن جا که مرد و زن در چنین مراسمی در بهترین و زیباترین حالات و کامل‌ترین احترامات قرار دارند این واژه به موجودات بسیار زیبا و گرامی اطلاق می‌شود. (تفسیر نمونه، ج 23، ص 92.)

 

شبیه‌ترین سوره به عروس

سوره الرحمن با کنایه و استعاره و ایهام بیشتری نازل شده است و همین باعث می‌شود که این سوره زیباتر از سوره‌های دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود؛ زیرا که حسن و زیبایی عروس در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام»

آیات قرآن و کلام وحی همواره از زیباترین و شیواترین کلمات برخوردار بوده‌اند، به گونه‌ای که نه در کلام عرب و نه در هیچ کلام دیگری همانند نداشته و نخواهند داشت.

الفاظ کلام الهی از لحاظ کیفیت چنین کلمات و نظم زیباتر از هر نظم و نثر و از نظر مفاهیم و معانی دقیق و عمیق آن، شیواتر از هر سخن و کلام دیگری است.

ظاهر آیات این سوره چندان تفاوتی با دیگر سوره‌ها ندارد و شاید بتوان سوره‌های زیباتری هم از نظر نظم و نثر در قرآن پیدا کرد که به آن‌ها لقب «عروس» داده نشده است

 

 

اما در میان آیات و سوره‌های قرآن، بعضی از درخشندگی و برجستگی خاصی برخوردارند که ائمه‌علیهم السلام به آن‌ها اشاره کرده‌اند. از آن جمله سوره «الرحمن» است که «عروس قرآن» لقب گرفته است.(مستدرک الوسائل، ج 4، ص 351: روی عن موسی بن جعفر، عن آبائه عنه قال: «ولکل شی‌ء عروس و عروس القرآن سوره الرحمن - جل‌ذکره - ».)

 

اما چرا «عروس» و نه چیز دیگر؟ معلوم است که به خاطر زیبایی این سوره است، آن هم زیبایی مفاهیم این سوره، نه زیبایی ظاهر آیات و الفاظ آن؛ چه اینکه ظاهر آیات این سوره چندان تفاوتی با دیگر سوره‌ها ندارد و شاید بتوان سوره‌های زیباتری هم از نظر نظم و نثر در قرآن پیدا کرد که به آن‌ها لقب «عروس» داده نشده است.

اما باز این سؤال مطرح است که چه مفاهیم و معانی در این سوره وجود دارد که موجب شده این سوره لقب «عروس» به خود بگیرد، در حالی که می‌بینیم همین مطالب یعنی تذکر به نعمت‌های خدا و توبیخ مکذبین در جاهای دیگر قرآن هم آمده است; با این حال چرا فقط این سوره را عروس قرآن نامیده‌اند؟!

شاید بتوان به این سؤال با دو احتمال پاسخ داد:

اول اینکه بگوییم گرچه این مفاهیم در جاهای دیگر قرآن هم آمده ‌است; اما تذکر به همه آن‌ها در یک جا، به این صورت که در این سوره تکرار شده است، در جای دیگری از قرآن به چشم نمی‌خورد. اما احتمال دوم که به نظر می‌رسد به واقعیت نزدیکتر باشد، آن است که این سوره همانند عروس زیبایی در دیبا فرو رفته و در پس پرده حجله پنهان شده است. یعنی در پس پرده مفاهیم و معانی ظاهر آیات با چهره‌ای زیبا و در نهایت‌حسن پنهان شده که با سرانگشت اشاره محرمان وحی خودنمایی می‌کند.

و این گونه آیات گرچه در سوره‌های دیگر قرآن هم هست، اما در این سوره همچنان که اشاره خواهد شد، با کنایه و استعاره و ایهام بیشتری نازل شده است و همین باعث می‌شود که این سوره زیباتر از سوره‌های دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود; زیرا که حسن و زیبایی عروس (همچنان که در آیه 72 همین سوره به آن اشاره شده است) در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام» .

 

قرآن

کشف حقیقت از گوشه‌هایی از سوره الرحمن

بعضی از مفسرین نمونه‌هایی از این پرده برداری از الفاظ و معانی ظاهری و کشف جمال این حقیقت پنهان شده را بیان کرده‌اند که در این مقال، به طور اجمال به آن‌ها می‌پردازیم:

علامه مجلسی در «بحار» از علی بن ابراهیم قمی چنین نقل کرده است (بحار الانوار، ج 24، ص 67، 36،171.) :«الرحمن علم القرآن»; یعنی «علم محمدا القرآن»و درباره آیه «خلق الانسان» می‌فرمایند: ذلک امیرالمؤمنین علیه‌السلام «علمه البیان»; یعنی «علمه بیان کل شی‌ء یحتاج الناس الیه» و درباره «الشمس و القمر بحسبان» می‌فرمایند که مراد آن دو نفر هستند (اولی و دومی از غاصبان خلافت)، که در قیامت ‌به عذاب خدا گرفتار می‌شوند; به این صورت که نور ظاهری آن‌ها به عرش برمی گردد و حرارت آن‌ها هم که از جهنم بوده است، به جهنم برمی گردد و تعبیر «شمس» و «قمر» برای آن دو نفر به این جهت است که پیروان آن‌ها آنان را خورشید این امت و نور آن می‌دانند. و به خدا سوگند که غیر از آن دو نفر کسی مراد خداوند نیست و نیز درباره این آیه «و النجم و الشجر یسجدان» فرموده‌اند که «نجم» رسول خدا صلی الله علیه و آ له است که خداوند در جای دیگر قرآن هم به ایشان لقب نجم داده است. (در سوره نحل آیه 16:« و علامات و بالنجم هم یهتدون» که علامات اوصیاءهستند و نجم رسول خدا صلی الله علیه و آ له.)

و آیه «و السماء رفعها و وضع المیزان» را نیز چنین معنا می‌فرمایند که «سماء» رسول خداصلی الله علیه وآله است که خداوند او را به سوی خودش بالا برده‌است و «میزان» امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام است که او را برای خلقش نصب کرده است و درباره آیه«الا تطغوا فی المیزان» می‌فرمایند که بر امام با عصیان از دستوراتش طغیان نکنید « و اقیموا الوزن بالقسط»; یعنی: برای خود امام عدل اقامه کنید.«و لاتخسروا المیزان»; به امام ظلم نکنید و حقش را کم نگذارید.

و اما درباره «فبای آلاء ربکما تکذبان» چنین می‌فرمایند که این آیه در ظاهر خطاب به جن و انس است ولی در باطن مراد، آن دو نفر (غاصبان خلافت) هستند.

و این مطالب از امام صادق علیه‌السلام در کتاب «کنز الفوائد و تاویل الآیات الظاهرة» هم روایت‌شده است که علامه مجلسی در «بحار» از آن نقل کرده است. (بحار الانوار، ج 24، ص 309 و ج 30، ص 256.)

این در حالی است که درباره آیات دیگر این سوره هم به همین منوال پرده از چهره زیبای حقیقت کنار زده شده و مقداری از وجاهت و زیبایی آن را آشکار کرده‌اند.

علامه مجلسی در «بحار» (بحار، ج 24، ص 97، 98 و99) از کتاب «کنز الفوائد» از ابوذر رضی الله عنه از پیامبر گرامی اسلام‌صلی الله علیه و آ له درباره آیه «مرج البحرین یلتقیان» روایت کرده است که آن دو بحر علی و فاطمه‌علیهماالسلام هستند که هر یک دریایی از علم هستند و یکی بر دیگری خروج نمی‌کند و «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» حسن و حسین‌ علیهماالسلام هستند.

شیخ صدوق در «خصال» و ابن شهر آشوب در «مناقب» و دیگران نیز این روایت را نقل کرده‌اند. حال با این نمونه‌ها، ما می‌توانیم به جمع بندی زیبایی دست پیدا کنیم و آن اینکه سوره الرحمن در توصیف زیباترین مخلوقات خداوند و تذکر به قدردانی از این نعمت‌های حقیقی و توبیخ تکذیب آن‌ها نازل شده است و لقب «عروس» سزاوارترین لقب برای این سوره است و نباید از این نکته غافل بود که تعبیر آیات این سوره همه، به حکم وحدت سیاق، باید بر همین منوال بر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آ له تطبیق شود تا وحدت سیاق این سوره خدشه دار نشود.

در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) می‌خوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ رَحِمَ اللَّهُ ضَعْفَهُ وَ أَدَّی شُکْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ: «هر کس سوره الرحمن را بخواند خداوند به ناتوانی او (در ادای شکر نعمت‌ها) رحم می‌کند، و حق شکر نعمتهائی را که به او ارزانی داشته، خودش ادا می‌کند

 

 

گر چه درباره آیات دیگر این سوره چنین تفاسیری از اهل بیت‌علیهم السلام به ما نرسیده است ولی مشابه آن‌ها در احادیث دیگری وارد شده است که منطبق بر مفاهیم این آیات است و شاید بتوان با کمک آن‌ها مراد و مقصود واقعی بقیه آیات این سوره زیبا را پیدا کرد و اشاره مفسران کلام الهی و امانتداران وحی به بعضی از آن‌ها و فروگذاری از بیان بعضی دیگر، از باب این است که «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.»

 

 

فضیلت تلاوت سوره «الرحمن» چیست؟

از آنجا که این سوره، حسّ شکرگزاری را در انسان‌ها به عالی‌ترین وجهی برمی انگیزد، و بیان نعمت‌های مادی و معنوی دنیا و آخرت، شوق طاعت و بندگی را در دل او افزایش می‌دهد، فضیلت‌های فراوانی برای تلاوت آن در روایات آمده است، البته تلاوتی که در اعماق روح انسان نفوذ کند و مبدأ حرکت گردد، نه فقط لقلقه زبان.

از جمله در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) می‌خوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ رَحِمَ اللَّهُ ضَعْفَهُ وَ أَدَّی شُکْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ: «هر کس سوره الرحمن را بخواند خداوند به ناتوانی او (در ادای شکر نعمت‌ها) رحم می‌کند، و حق شکر نعمتهائی را که به او ارزانی داشته، خودش ادا می‌کند».

در حدیث دیگری در «ثواب الاعمال» از «امام صادق»(علیه‌السلام) می‌خوانیم: «تلاوت سوره الرحمن، و قیام به آن را هرگز رها نکنید; چرا که این سوره در قلوب منافقان هرگز استقرار نمی‌یابد، و خداوند آن را در قیامت به صورت انسانی قرار می‌دهد که زیباترین چهره، و خوشبوترین رایحه را دارد، سپس در جایی قرار می‌گیرد که از همگان به خداوند متعال نزدیکتر است! خداوند از این سوره می‌پرسد: چه کسی در زندگی دنیا به محتوای تو قیام داشت و تلاوت تو را ادامه می‌داد؟

در پاسخ می‌گوید: خداوندا! فلان و فلان، در این حال صورت‌های آن‌ها سپید می‌شود، خدا به آن‌ها می‌فرماید: اکنون هر که را می‌خواهید شفاعت کنید، آن‌ها تا آنجا که آرزو دارند شفاعت می‌کنند، و برای هیچ کس شفاعت نمی‌کنند مگر این که به آن‌ها گفته می‌شود: وارد بهشت شوید و هر کجا می‌خواهید ساکن گردید»!.

و در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ فَقَالَ عِنْدَ کُلِّ «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» لابِشَیْء مِنْ آلائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ، فَإِنْ قَرَأَهَا لَیْلاً ثُمَّ مَاتَ مَاتَ شَهِیداً، وَ إِنْ قَرَأَهَا نَهَاراً فَمَاتَ مَاتَ شَهِیداً: «هر کس سوره الرحمن را بخواند و هنگامی که به آیه «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» می‌رسد بگوید: لابِشَیْء مِنْ آلائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ: «خداوندا هیچ یک از نعمت‌های تو را انکار نمی‌کنم» اگر این تلاوت در شب باشد و بمیرد شهید خواهد بود، و اگر در روز باشد و در همان روز بمیرد نیز شهید خواهد بود» !.( تفسیر نمونه، جلد 23، صفحه 103.)

اسماعیل بیدکی بازدید : 94 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 


ما قائل به این هستیم كه قرآن كتاب راهنما و برنامه زندگی است. هر مسلمانی كه قرآن را می خواند تا چه حد او را هدایت می كند؟


 

قرآن

پاسخ :

قرآن كریم كتاب هدایت و تعلیم و تربیت انسان ها به سوی كمال و نزدیک شدن به خداوند متعال است؛ «ذلك الكتاب لا ریب فیه هدی للمتقین؛[1] آن كتاب با عظمتی است كه شك در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزكاران است.»

خداوند در جایی دیگر قرآن را مایه درمان، شفا و رحمت می داند و می فرماید:«و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمومنین؛[2] و ما آن چه را برای مومنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل می كنیم... »

حضرت علی -علیه السّلام- می فرماید: «از این كتاب بزرگ الهی و آسمانی برای بیماری های خود شفا بخواهید و برای حل مشكلاتتان از آن یاری بطلبید، چون در این كتاب درمان بزرگترین دردها است... .»[3] بنابراین، قرآن كریم دریای بی كران معارف بلند الهی است و هر كس به اندازه ای كه شنا و غواصی كند، می تواند به همان اندازه از هدایت و معارف قرآن كریم بهره مند باشد.

برخی افراد ممكن است از سطح آگاهی و همت كمتری برخوردار باشند كه به طور طبیعی از قرآن كریم به همان اندازه همت و توانایی خویش بهره می برند، بعضی نیز از همت و آگاهی بالایی برخوردارند. چنین افرادی مزرعه وجود خویش و دیگران را با استفاده از معارف مختلف و بلند قرآن كریم آبیاری كرده و به گلستان و بوستان تبدیل می نمایند.

هر انسانی در هر سطح و مقامی كه باشد می تواند با تلاوت، انس با قرآن، تفكر، تدبر و عمل به دستورهای آن از هدایت و راهنمایی نسبی قرآن بهره مند شود.

متشابهات: آیاتی هستند كه معنای آن ها برای همه كس قابل فهم نیست، بلكه باید با توجه به روایات و آیات دیگر قرآن كریم بوسیله دانشمندان و مفسران و قرآن شناسان به معنای آن ها پی برد

 

 

برای ورود و شناخت معارف هدایتگر قرآن كریم، آشنایی با روایات و سخنان معصومان ـ علیهم السّلام ـ و تفسیر آیات و سوره ها بوسیله آن بزرگواران لازم و ضروری است. چون خود قرآن كریم می فرماید: «و انزلنا الیك الذكر لِتَبَینَ للناس ما نزل الیهم:[4] ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا آن چه را كه بر آنها فرود آمده، بر ایشان توضیح دهی.»

 

برای شناخت قرآن و بهره مندی از هدایت آن باید با زبان عربی و تاریخ اسلام و با تفسیر قرآن با قرآن (یعنی تطبیق و ارائه آیات بر دیگر آیات) آشنا شد.

همچنین تدبر در آیات[5]، رعایت تقوای الهی[6] و... در بهره گیری از هدایت و راهنمایی قرآن كریم موثر است.[7]

 

البته باید توجه داشت كه آیات قرآن نیز به دو گونه است:

1. محكمات: آیاتی هستند كه برای همه قابل فهم است و نیازی به تاویل ندارند.

2. متشابهات: آیاتی هستند كه معنای آن ها برای همه كس قابل فهم نیست، بلكه باید با توجه به روایات و آیات دیگر قرآن كریم بوسیله دانشمندان و مفسران و قرآن شناسان به معنای آن ها پی برد. قرآن كریم می فرماید: «هو الذی انزل علیك الكتاب منه ایاتٌ محكمات هن ام الكتاب و اخر متشابهات... :[8] او كسی است كه این كتاب (آسمانی) را بر تو نازل كرد كه قسمتی از آن آیات محكم (صریح و روشن) است كه اساس این كتاب می باشد، و قسمتی از آن «متشابه» است.»

دانشمند انگلیسی و آیه الکرسی

پس وجود متشابهات این ضرورت را می رساند كه برای شناخت قرآن و بهره مندی از هدایت و رحمت قرآن باید به روایات اسلامی، سایر آیات قرآن كریم و تفاسیر و آثار دانشمندان علوم و معارف قرآن مراجعه كرد.

در پایان مناسب است به فرمایش آیت الله جوادی آملی توجه كنیم كه می فرمایند: «سخن گفتن قرآن كریم به زبان فطرت انسان ها و عمومی بودن فهم آن بدین معنی نیست كه بهره همگان از این كتاب الهی یكسان است، معارف قرآنی مراتب فراوانی دارد و هر مرتبه آن بهره گروهی خاصی است»[9]

از امام صادق -علیه السّلام- نقل شده است كه فرمودند: كتاب الله عزوجل علی اربعة اشیاء: علی العبارة و الاشارة و الطائف و الحقایق. فالعبارة للعوام و الاشارة للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقائق للانبیاء.[10] ترجمه: قرآن بر چهار گونه است: كه عبارتند از: عبارت، اشاره، لطائف و حقایق، كه عبارت آن برای عموم مردم، اشاره آن برای خواص، لطائف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیاء ـ علیهم السّلام ـ می باشد.

 

اقبال لاهوری و قرآن خواندن

اقبال لاهوری در دوران کودکی هر روز صبح و عصر به قرائت قرآن مشغول می شد. پدرش هر روز صبح از او می پرسید: چه می خوانی؟

اقبال در جواب می گفت: قرآن می خوانم.

سه سال بر این منوال گذشت تا اینکه روزی اقبال از پدرش پرسید: شما هر روز از من فقط یک سؤال می پرسی و من نیز فقط یک جواب می دهم. منظور شما چیست؟

قرآن‌، دو کار اساسی نسبت به انسان‌ها بر عهده دارد:نخست آن‌ها را از هرگونه بیماری‌، عیب‌، ظلمت و نارسایی‌های فکری‌، اخلاقی و عملی پاک می‌سازد؛ سپس برای جوانه زدن شکوفه‌های‌ِ فضایل انسانی‌، آن‌ها را به سوی ارزش‌ها و صفات پسندیده و خداگونه هدایت و تربیت می‌کند

 

 

پدرش گفت: می خواهم که به قرآن کریم تمایل پیدا کنی. می خواهم بدانم که قرائت قرآن چگونه در تو تأثیر می کند. ای فرزندم قرآن را آنگونه بخوان که گویا بر تو نازل شده است.

 

اقبال می گوید: از آن روز به بعد خواندن جدیدی از قرآن را با قلب و حواس و فکرم و با تمام توان و نیرویی که داشتم، شروع نمودم تا این که احساس کردم که آدم دیگری شده ام. فهم و درکم از زندگی غیر از آنچه بود که قبلاً درک کرده بودم. در حقیقت قرآن، زمانی بخشی از خود را در اختیار شما می گذارد که شما تمام وجود خود را در اختیار آن گذاشته باشید.         

                   

                      نقش قرآن چون در این عالم نشست  

نقش های پاپ و کاهن را شکست

                     فاش گویم آنچه در دل مضمر است

این کتابی نیست، چیز دیگر است

                    چون به جان در رفت، جان دیگر شود

جان که دیگر شد، جهان دیگر شود

                   همچو حق پنهان و هم پیداست این

زنده و پاینده و گویاست این

                    اندر او تدبیرهای غرب و شرق

قدرت اندیشه پیدا کن چو برق

 

رفتار

چگونه قرآن بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد؟

قرآن‌، دو کار اساسی نسبت به انسان‌ها بر عهده دارد: نخست آن‌ها را از هرگونه بیماری‌، عیب‌، ظلمت و نارسایی‌های فکری‌، اخلاقی و عملی پاک می‌سازد؛ سپس برای جوانه زدن شکوفه‌های‌ِ فضایل انسانی‌، آن‌ها را به سوی ارزش‌ها و صفات پسندیده و خداگونه هدایت و تربیت می‌کند.

خداوند متعال در این‌باره می‌فرماید:"وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُؤْمِنِین‌َ وَ لاَ یزِیدُ الظَّـَـلِمِین‌َ إِلآ خَسَارًا؛ (اسراء 82) قرآن را نازل می‌کنیم که شفا و رحمت برای مؤمنان است و ستمگران را جز خسران

(و زیان‌) نمی‌افزاید." در این آیه شریفه‌، "شفأ" به مرحله پاک‌سازی درونی و "رحمت‌" به مرحله هدایت به سوی خدا اشاره دارد. آری‌، قرآن نسخه شفابخش‌، برای هرگونه انحرافات اعتقادی و اخلاقی است‌. اگر کسی می‌خواهد خود را از بیماری شرک‌، جهل‌، غرور، حسد، نفاق‌، دروغ‌، غیبت‌، بی‌صداقتی‌، اعمال زشت و... نجات دهد، دارویش در قرآن هست‌.

خداوند متعال می‌فرماید:"قَدْ جَآءَتْکُم مَّوْعِظَة‌ٌ مِّن رَّبِّکُم‌ْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛ (یونس‌، 57) از سوی پروردگارتان اندرز و شفادهندة دل‌ها نازل شد."

در این‌ جا به چند مورد از تأثیرها و اشاره‌های قرآن به ابعاد مثبت شخصیت و رفتار انسان می‌پردازیم‌:

1. درمان دردهای درونی‌:

خداوند در قرآن می‌فرماید:"یـََّأَایهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَآءَتْکُم مَّوْعِظَة‌ٌ مِّن رَّبِّکُم‌ْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُور؛(یونس‌،57) ای مردم‌!اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است‌؛ و درمانی برای آن‌چه در سینه‌ها است(درمانی برای دل‌های شما) در آیه دیگر می‌فرماید: "وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُؤْمِنِین‌؛(اسراء 82) و از قرآن‌، آن‌چه شفا و رحمت است برای مؤمنان نازل کردیم‌."

2. شخصیت قرآنی در گرو دانستن و فهمیدن‌:

قرآن کریم انسان را به تفکّر در جهانی که او را احاطه کرده است ترغیب‌، و او را به شناخت کلیه رمز جهان هستی رهنمون می‌کند. قرآن‌، انسان را با حل‌ّ مهمترین مسئلة جهان هستی‌، یعنی فهم سازمان حتی‌، شناخت مبدأ و معاد آشنا می‌کند:" آنان که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند". (آل‌عمران‌،191)

3. پرهیز از تقلید کورکورانه و ترغیب به استقلال فکری‌:

"گفت‌:ای صالح‌! به راستی تو پیش از این‌، در میان ما مایه امید بودی‌، آیا ما را از پرستش آن چه پدران ما می‌پرستیدند باز می‌داری‌؟" (هود،62)

انسان قرآنی‌" از حیات اجتماعی‌، خود را عضوی از پیکر جامعه می‌داند و دیگر انسان‌ها را خواهران و برادران خود می‌داند:"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ إِخْوَة‌ٌ؛(حجرات‌،10) همانا مؤمنان برادران یک دیگر می‌باشند

 

 

4. مسئولیت‌پذیری‌:

شخصیتی که تحت تأثیر تربیت‌های قرآنی قرار گرفته‌، شخصیتی مسئولیت‌پذیر است‌؛ نه تنها در مقابل کج‌روی‌، انحراف‌، جهالت و فساد سکوت نکرده در آن حل نمی‌شود، بلکه در برابر حرکت جامعه و خانواده و نزدیکان خویش نیز، خود را مسئول می‌داند و برای هدایت دیگران‌، خود را به زحمت می‌اندازد:" ای کسانی که ایمان آورده‌اید!خودتان و کسان خود را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگ‌ها هستند حفظ کنید." (تحریم‌،6)

 

5. استواری و پایداری‌:

خداوند در داستان حضرت موسی‌ وقتی از راه‌یابی جادوگران به حق سخن می‌گوید، که سبب ایمان آن‌ها شد، از پایداری آنان یاد می‌کند: "جادوگران فرعون که با دیدن اعجاز حضرت موسی‌ایمان آورده بودند، در مقابل تهدید او[ گفتند: ما به سوی پروردگارمان باز خواهیم گشت و تو ما را به کیفر نمی‌رسانی‌، جز برای این که ما به (معجزات و) آیات پروردگارمان ـ وقتی برای ما آمد ـ ایمان آورده‌ایم‌، پروردگارا!بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان بمیران‌." (اعراف‌،125ـ126)

6. روحیه برابری و برادری‌:

"انسان قرآنی‌" از حیات اجتماعی‌، خود را عضوی از پیکر جامعه می‌داند و دیگر انسان‌ها را خواهران و برادران خود می‌داند:"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ إِخْوَة‌ٌ؛(حجرات‌،10) همانا مؤمنان برادران یک دیگر می‌باشند."

7. ایثار و فداکاری‌:

"وَ یؤْثِرُون‌َ عَلَی‌ََّ أَنفُسِهِم‌ْ وَلَوْ کَان‌َ بِهِم‌ْ خَصَاصَة‌؛(حشر،9) و آن‌ها را بر خود مقدم می‌دارند، هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند."

8. ترغیب به بندگی خدا و رهایی از بندگی دیگران‌:

"یـََّأَایهَا النَّاس‌ُ اعْبُدُواْ رَبَّکُم‌ُ الَّذِی خَلَقَکُم‌؛(بقره‌،21) ای مردم‌!پروردگار خود را عبادت کنید، آن کس که شما را آفرید.؛ تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند، بندة اویند."؛ (مریم‌،93)

9. اعتقاد به مبدأ و معاد:

"إِنَّا لِلَّه‌ِ وَ إِنَّـآ إِلَیه‌ِ رَ َجِعُون‌َ ؛(بقره‌،156) ما از آن خداییم و به سوی او باز می‌گردیم‌."

البته تأثیرات سازندة قرآن بر شخصیت انسان‌، پیش‌تر از آن است که بیان شد. و اشاره به موارد مذکور، تنها در حدّ پاسخ به یک پرسش است‌.

 

پی نوشت ها :

[1] . بقره/ 2.

[2] . اسراء/ 82.

[3] . ر. ک به: نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، تهران، نسخه خطی، خطبه 175، ص567.

[4] . نحل/ 44.

[5] . محمد/ 24.

[6] .بقره/ 282.

[7] . ر. ک: مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، ص20.

[8] ، آل عمران/ 7.

[9] . جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مركز نشر اسراء، چاپ سوم، 1381، ج1، ص36-37.

 

[10]. همان.

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 20
  • بازدید سال : 47
  • بازدید کلی : 2,721